Archives
كلبعلي دوركي فردي شجاع و جنگ آور بود كه شهره دلاوري اش بر پيكره كوههاي بختياري نقش بسته بود. ايشان خواهر زاده اي بنام ستاره داشت كه جاهلان ايل در عشق او مي سوختند.اما او نيمچه عشقي به كلبعلي بهداروند داشت هر چند كه هيچ گاه آنرا ذكر نكرد ويا نشان نداد. كلبلي بهداروند بعد از مدتها چشم انتظاري و بعد از تهديد هايش مبني بر ربودن ستاره بالاخره در فرصتي مناسب و موقعي كه انگار همه مردان ابل به خواب رفته بودند اقدام به ربودن ستاره خوش اندام كرده و عشق ديرين خود را به يغما برد.از انجا كه كلبلي دوركي در زندان بود بعد از شنيدن اين ماجرا به جستجوي خواهر زاده خود پرداخت و با خود قسم ياد كرد تا انچنان انتقامي از كلبلي بهداروند و ايل او بگيرد كه تا سالها پس از آن نوزادان ايل بهداروند با شنيدن نام كلبلي دوركي گريه بر لبانشان جاري شود.
كلبلي به ايل بهداروند وارو شد و با خود گفت چنان از مردمان ايل شما خواهم كشت كه از جاري شدن خون شما آسيابها بكار بيفتد واين كار را نيز انجام داد اما خون جاري شده به حدي نبود كه آسياب بكار بيفتد و به توصيه يكي از همرزمان كه از ديدن آن همه خون به وحشت افتاده بود با خون جاري شده آب نيز مخلوط شد و با آن آسياب شروع به حركت كرد.
اما ستاره زيبا روي هيچ گاه به ايل خود باز نگشت و در كنار كلبلي بهداروند زندگي را به سر مي برد.و اين نشان از عشقي بود كه ستاره در دل به كلبلي بهداروند داشت.
آنچه در اين حادثه بيش از هر چيز نماينگراست قدرت بلامنازع اين دوركي شجاع بود و پذيرفتن اين امر كه خواهرزاده اش دل در گرو عشق كلبلي بهداروند دارد. ستاره خالك طلا دري به ناسه بردسه شاه كلبلي واپشت نداسه

ارتفاع بعضي از اين دره ها كه لوله روي آن قرار گرفته به بيش از 50متر نيز ميرسد. اين عكس توسط برادرم ميلاد گرفته شد و عبور بنده از روي لوله را نشان ميدهد.البته حس ماجراجويي بنده در آن لحظه maxبوده است.
شايد نتوان اطلاعات زيادي در خصوص ورود شركت نفت به منطقه بختياري علي الخصوص شهر لالي پيدا كرد. به دليل دست نيافتني بودن اين منطقه و قشلاقي بودن حتي اطلاعات دقيقي در خود شركت نفت نيز وجود ندارد. آنچه كه مي توان به آن استناد كرد بزرگان و ريش سفيدان هستند كه خود به صورت نيروي كار در انجا مشغول بكار بودند.
با تحقيقات جهت كشف نفت و آزمايش هاي اوليه حفاري ها شروع شد يكي از اولين نقاط كه جهت استخراج نفت مورد آزمايش قرار گرفت به زبان محلي ( بلبلقاب ) بوده كه به وضوح مي توان جاي انفجار حاصله از كاوش نفت را مشاهده كرد. اين مكان در بين ساكنان آنجا( جا بامب) ناميده شده است.
اين مطلب را با گفتكو هايي كه با پدرم كه خود از كارگران شركت نفت بود تكميل مي كنم. پدر اينجانب اسحاق حاجي پور متولد 1307هجري شمسي به خوبي خاطرات ان زمان را بياد مي آورد .ايشان كه بعد از ورود پدر بزرگ مرحومم بيگلر حاجي پور (1287-1367) به شركت نفت با واسطه ايشان مشغول بكار شدند مي گويد : كاركنان شركت كه همگي انگليسي بوده همراه مترجم ارمني خود وارد زمين هاي طايفه اسيوند (حاجي پور ها) شدند .بعد از جلب رضايت آنها قسمتي از زمينهاي آنها را خريداري و در دو قسمت كارگري و كارمندي خانه (rest house) ساختند.هنوز اين خانه هادر زمينهاي طايفه اسيوند پابرجاست و به بنگله ها (bangellow) معروف است.
بعد از مدتي تمام امكانات از جمله استخر سينما سالن آمفي تئاتر سيستم هاي سپتيك شهري حتي فرودگاه نيز ساخته شد كه بعد از آن خانواده هاي آنها مستقيما با پرواز لندن –لالي و بالعكس در تردد بودند، چيزي كه در حال حاضر براي بسياري از شهرهاي بزرگ روياست.
البته اين مطلب بهانه اي بود تا رابطه نفت و شهرهاي نفتي مورد بررسي قرار گيرد، با نگاهي كوتاه اما عميق به شهرهاي نفتي چه گذشته و چه حال به اين موضوع خواهيم رسيد كه نفت مايه عقب ماندگي و عدم نوآوري در اين مناطق بوده است .لالي ، آغاجاري،آبادان، مسجد سليمان و...... شهرهاي هستند كه با كشاندن شيره آنها وعصاره وجود آنها به مخروبه هايي تبديل شوند.؟
مسجد سليمان شهر اولين ها ، لالي دشت نفت ، آبادان .....شهرهايي كه در گذشته هيچ گاه خواسته نشد كه مردمانش در آسايش زندگي كنند.
شاه خائن خود 2بار از تاسيسات نفتي لالي ديدن كرد اما چرا مشكلات بوميان اين منطقه را نديد؟ مسجد سليمان بارها شاهد حضور دولتمردان انگليسي و درباريان حلقه بگوش بوده كه جز منافع شخصي چيز ديگري را جستجو نمي كردند.
نفت به ما بختياري ها چه داد؟ اين سوال ذهن مرا بخود مشغول ساخته و هميشه با خود اين را مي گويم كه چرا ما هميشه مي گوييم : ما نفت داشتيم ، فرودگاه داشتيم راه آهن داشتيم سينما داشتيم ما ..............؟
خيلي ها چيزي نداشتند اما حالا همي چي دارند. دليل آن فقط خود نفت بوده است چيزي كه نبايد در آن شك داشت . با ورود شركت نفت مردم اين منطقه از كار خود دست كشيدند و در شركت با 14 ريال مشغول بكار شدند و از كار اصلي خود كه كشاورزي و دامداري بود دور شدند و عملا مصرف گرا شدند و نو آوري و خلا قيت از آنها دور شد وهمان شد كه با خروج شركت نفت و شركتهاي چپاولگر انكليسي بيكاري و فقر بر بام خانه هاي آنا نشست.
اما در سال 1389لالي به همت مردم و مسولين دلسوز قدم در راه پيشرفت گذاشته و انشالله در ساليان نه چندان دور شاهد شكوفايي اين شهرستان خواهيم بود، و اين جز با نگاه عدالت محور نظام مقدس جمهوري اسلامي حاصل نشده است.
مطلب قابل ذكر در خصوص اين دره خرافه اي ايست كه اهالي به آن نيز به عنوان واقعت نگاه مي كنند وآن وجود جن وارواح است . البته بعضي ها براي آن نيز دليل و ادعا نيز دارند. چيزي كه هست اينكه خلاف آن هنوز ثابت نشده است.
ارتفاع بعضي از اين دره ها كه لوله روي آن قرار گرفته به بيش از 50متر نيز ميرسد. اين عكس توسط برادرم ميلاد گرفته شد و عبور بنده از روي لوله را نشان ميدهد.البته حس ماجراجويي بنده در آن لحظه maxبوده است.
خيلي دوست داشتم در خصوص شهيدان شهرم چيزهايي بنويسم اما متاسفانه بدليل اينكه دسترسي به خانواده آنها نداشتم نتوانستم مطا لب زيادي در خصوص آنها گردآوري كنم.اما اين قول را خواهم داد كه در اولين فرصت اين كار را انجام بدهم.
شهيدان (حاجي پور) نامشان چون نگين در آسمان ميهن خواهد درخشيد.شهيد منوچهر -عبدالله ، چنگيز، مسعود، جمشيد ،و عموي مادرم خيبر كه از شهداي قبل از انقلاب بود و نام خود رابراي هميشه جاودان ساخت.
تنها شهيدي كه خود توفيق آن را داشتم كه ايشان را زيارت كنم شهيد عبدالله حاجي پور بود .جواني آراسته ورعنا با محاسني زيبا و نگاه نافذ كه شخص را مجذوب خود ميكرد .
آخرين بار ايشان را در (مال لمي) منطقه قديم اسكان حاجي پورها ديده بوديم و به ما بچه ها تذكر دادند كه برويد درستان را بخوانيد.ايشان بعد از اصابت تركش به ناحيه پشت سر به شهادت رسيدند.جانبازاني چون عبدالكريم و كوروش حاجي پور.... واسرايي چون موسي حاجي پور هم اين افتخارات را تكميل نمودند.
غيرت و شهامت بختياري ها هميشه مورد تحسين قرار گرفته است البته در طول تمامي ادوار. به خاطر همين موضوع است كه حتي جناب آقاي دكتر محمود احمدي نژاد رئيس جمهور محترم به اين لباس افتخار كردند.
البته ما بعنوان نسل جديد در زنده نگه داشتن آن (كمي) كوتاهي كرده ايم.
از بازيكنان قديمي اين تيم مي توان به سيا پرش – سيا (عبدالكريم ) جمشيد (سبيل)–جمشيد كپل –حميد جوجو- محمد مراد-نور محمد-مرحوم سيروس جهانبخشي و زنده ياد بهرام كيانپور همچنين افشين حاجي پور كه از اين تيم به تيم ملي راه يافت اشاره كرد.
تيم دارايي نيز بازيكناني مثل محمد حاجي پور معروف به محمد چپ داشت كه با ضربه توپ ديرك دروازه را از جا كند.
متاسفانه اين تيم به فراموشي محض سپرده شده است.
انشالله عكسي از اين تيم در دهه 60 را در وبلاگ خواهم گذاشت.
اين عكس را در منطقه( حتي) گرفتم به نظرم جالب آمد .سنگهاي بريده بريده منظم كه از دل آنها درختاني رشد كردند.(با قدرت خداوند)
بی بی مریم بختیاری دختر حسینقلی خان ایلخانی، خواهر علیقلی خان سردار اسعد و همسر
ضرغام السلطنه بختیاری از زنان مبارز عصر مشروطیت است. او از زنان تحصیلکرده و
روشنفکر عصر بود که به طرفداری از آزادیخواهان برخاست و در این راه از هیچ چیز دریغ
نورزید. وی به مثابه زندگی ایلیاتی در فنون تیراندازی و سوارکاری ماهر بود و چون
همسر و جانشین خان بود عده ای سوار در اختیار داشت و در مواقع ضروری به یاری مشروطه
خواهان می پرداخت. سردار بی بی مریم بختیاری، یکی از مشوقین اصلی سردار اسعد
بختیاری جهت فتح تهران محسوب می شد. وی طی نامه ها و تلگراف های مختلف بین سران ایل
و سخنرانی های مهیج و گیرا، افراد ایل را جهت مبارزه با استبداد صغیر (استبداد
محمدعلی شاهی) آماده می کرد و به عنوان یکی از شخصیت های ضداستعماری و استبدادی عصر
قاجار مطرح بوده است.
سردار مریم بختیاری قبل از فتح تهران مخفیانه با عده ای سوار وارد تهران شده ودر
خانه پدری حسین ثقفی منزل کرد و به مجرد حمله ای سردار اسعد به تهران، پشت بام خانه
را که مشرف به میدان بهارستان بود سنگربندی نمود و با عده ای سوار بختیاری، از پشت
سر با قزاق ها مشغول جنگ شد. او حتی خود شخصا تفنگ به دست گرفت و با قزاقان جنگید.
نقش او در فتح تهران، میزان محبوبیتش را در ایل افزایش داد و طرفداران بسیاری یافت
به طوری که به لقب سرداری مفتخر شد.
سردار مریم بختیاری در جنگ جهانی اول با وجود آنکه ایل بختیاری از انگلیس ها حمایت
می کرد به مخالفت با انگلیس ها پرداخت و با عده ای از تفنگچیان و سرداران خود جانب
متحدین را گرفت. او پاره ای از خوانین جزء بختیاری چون خوانین پشتکوه را با خود یار
ساخت و در یورش های مداوم خود به انگلیس ها صدماتی وارد ساخت به طوری که پلیس جنوب
مبارزات دائمی و پیگیری را با او شروع کرد. او از سربازان و افسران آلمانی و سرکوب
و قلع و قمع راهزنان کهگیلویه و کنترل خوانین کوچک استفاده نمود.2
قدرت سردار مریم در منطقه به حدی بود که روس ها به هنگام فتح اصفهان خصمانه به منزل
او تاختند و اثاثیه او را به یغما بردند و کلیه اموال و املاک او را در اصفهان
مصادره کردند.
رشادت و دلاوری این زن بختیاری به حدی بود که آوازه شهرت و آزادگیش در سرتاسر میهن
پیچید و منزل او مأمن و پناهگاه بسیاری از آزادیخواهان عصر مشروطه شد به طوری که
هنگام فتح اصفهان توسط روس ها (در جنگ جهانی اول)؛ فن کاردف، شارژ دافر سابق آلمان
به خانه سردار مریم بختیاری پناه برد و مدت سه ماه و نیم در پناه او بود تا اینکه
پس از شکست بختیاری ها از روس ها و کشته شدن 58 نفر راهی کرمانشاه شد و از آنجا به
برلن رفت. به پاس حمایت های سرسختانه بی بی مریم از فن کاردف، امپراطور آلمان، کمان
تمثال میناکاری و الماس نشان و همچنین صلیب آهنین خود را که مهمترین نشان دولت
آلمان بود، برای او فرستاد و او تنها زنی بود که در دنیا توانست به دریافت این نشان
نائل آید.
جریان مبارزات سردار مریم بختیاری با انگلیس ها در طی قرارداد 1919 و کودتای 1299
همچنان ادامه یافت به طوری که دکتر محمد مصدق حاکم فارس در زمان کودتای 1299 پس از
مخالفت و عزل از اصفهان راهی بختیاری شد و مدتها مهمان سردار مریم بود.
سردار مریم بختیاری در سال 1316هـ. ش سه سال پس از شهادت فرزندش علی مردان خان در
اصفهان به دستور رضاشاه، زندگی را بدرود گفت.
+ نوشته شده در یکشنبه سیزدهم بهمن 1387ساعت 9:18 توسط مسلم و یوسف
GetBC(4);
یک نظر
بی مریم
سلام به همه دوستان عزیزم.
به زودی وبلاگ با زندگی نامه بی مریم از زنان نامی بختیاری و مادر علیمردان خان چهارلنگ بختیاری(نامی ترین خان بختیاری) به روز میشود.
خيلي دوست داشتم غار پبده را ببينم.و موفق هم شدم.ابتدا من و اسد با بالا رفتن از كمركش كوه به دهانه غار رسيديم و بقيه نيز پشت سر ما نيز وارد شدند.منظره اي جالب كه مارا بياد انسانهاي نخستين مي انداخت.
ينكه كودكي بود همراه هميشگي پدر بود .
غار پبده
من با ورود به اين غار ترس زيادي داشتم البته ميلاد برادرم مسافت زيادي را درون غارطي كردند.اما به دليل تاريكي محض نتوانستند به راه خود ادامه بدهند.
محلي ها ميگويند يك گاو بع از ورود به اين غار سر از چهار محال و بختياري در اورد.البته شايد اين مساله اغراق باشد اما هنوز كسي نتوانسته خلاف آنرا ثابت كند.
نتايج حاصله از كاوشهاي باستاني اين غار توسط يك باستان شناس معروف آمريكايي در قبل از انقلاب در موزه هاي كاليفرنيا موجود است
غار پبده زيستگاه انسانهاي نخستين
اين غار كه بسيار بزرگ ودلهره آور است در دل كوه بزرگي قرار گرفته است.براي رسيدن به آن بايد از كوه بالا رفت .شايد بالا رفتن از آن براي همه مقدور نباشد اما در صورت بالا رفتن در دهانه غار گياهان گزه يا به زبان محلي گزگزو را مي بيني كه در صورت تماس با آن باعث خارش و سوزش پوست مي شوند.
در لحظه ورود ترس عجيبي بر شما غلبه مي كند وانتظار آنرا را داري كه هر لظه يك انسان اوليه با گرز سراغ شما بيايد.در چند متري ورودي سمت راست اثار حجاري هارا با زحمت مي بيني.سقف آن بسيار بلند است و وجود خفاش هاي زياد و پرواز آنها بربالاي سر دلهره آور است. محلي ها مي گويند اين غار انتها ندارد
يدا كرد
من كاظم حاجي پور(عنايت)و سعادت برادرم از برو بچه هاي شهر لالي كه بسيار علاقه مند به ورزشهاي قدرتي هستيم و مقامهايي در اين زمينه نيز بدست آورديم .از تمام دوستاني كه مارو ميشناسن انتظار داريم به ما ايميل بزنند.
اين عكس رو در كنار آبشارهاي كسد گرفتيم. منطقهاي زيبا كه از شما دعوت مي كنم حتماً به اين منطقه سري بزنيد وريه هاي خودتون رو سرشار از اكسيژن كنيد.
آبشارهاي كسد در منطقه آرپناه شهرستان لالي واقع شده است .تاچندي پيش راه صعب العبوري داشت كه با همت مسولين اين راه به جاده اي آسفالته تبديل شده و كار را براي گردشگران راحت ساخته است.
اين آبشارها بسيار زيبا بوده و دل هر بيننده اي را مي نوازد.چندين آبشار در يك راهرو مانند كه با درختان محلي و سبزه هاي گوناگون پوشيده شده است
آمار بازديد كننده ها
درباره وبلاگ
ارائه مطالب چگونه بود
لالي سرزمين لاله هاي سرخ
kazemhajipour@gmail.com***sms09168160994
سلام به همه همشهريان عزيز
درباره من
دنبال کننده ها
جستجوی این وبلاگ
لينكستان
بايگانی وبلاگ
-
▼
2010
(45)
-
◄
آوریل
(16)
- ستاره دوركي- عاشقانه بختياري- لالي
- چهره هاي موفق_خبرنگاري از شهرستان لالي
- پل بزرگ لالي
- تصاويري از پل جديد لالي
- وبلاگي براي لالي
- ثريا بختياري كه بود؟
- عبور از روي لوله در لالي
- درخت كنار در لالي
- شركت نفت برد يا باخت (لالي)
- كوه چگاه لالي
- آقا سليمان لالي
- دره نمك لالي
- منطقه چهل بطون لالي (چلبتون)
- پل بزرگ لالي
- پل بزرگ لالي
- بازي مرگ در لالي
-
◄
مارس
(28)
- border="0" ALT="Google" align="absmiddle"> ...
- عكس مربوط به تظاهرات 56 برگرفته از وبلاگ خراساني
- شهيدان حاجي پور
- دكتر احمدي نژاد در لباس بختياري
- تيم شاهين لالي(گرگ)
- سنگهاي شكيل در منطقه (حتي)
- پل لالي
- غار پبده
- بي مريم كه بود
- منظرهاي از غار پبده رو به بيرون
- ساخت مدارس در مناطق روستايي لالي
- چشمه هاي خود جوش در منطقه آرپناه
- چشمه هاي خود جوش در منطقه آرپناه
- دشت لالي
- بیعنوان
- تصويري از غار پبده
- نمايي ازسرچشمه هاي آبشارهاي كسد
- بیعنوان
- غار پبده
- بیعنوان
- غار پبده- ادامه مطلب
- دهانه ورودي غار پبده
- آبشار هاي كسد
- آبشار هاي كسد
- عنايت-سعادت
- سرزمين گلهاي سرخ
- برادران ورزشكار
- آبشار هاي كسد
-
◄
آوریل
(16)